من منضبط هستم
انضباط، انجام کارهایی است که نمیخواهید انجام دهید، تا دست به انجام کاری بشوید که میخواهید انجام دهید. حفظ انضباط در کارهای کوچک نتیجه میدهد و کار بزرگ را در دسترس قرار میدهد.
توفیق تیم در گرو انضباط اعضای آن است. اشخاص باید در سه زمینه انضباط ایجاد کنند تا به درد تیم بخورند:
1- با انضباط اندیشیدن:
اگر ذهن خود را فعال نگه دارید و پیوسته به چالشهای ذهنی روی آورید و همواره به چیزهای خیر بیندیشید، در فکر کردن منضبط میشوید. کسی که انضباط اندیشیدن دارد هر کاری را بهتر انجام میدهد.
2- انضباط احساسات و عواطف:
وقتی که پای احساسات و عواطف پیش میآید دو راه در پیش است: بر احساسات خود غالب شویم یا اینکه خود را تسلیم کنیم. این به آن معنا نیست که احساسات خود را زیر پا بگذارید تا در تیم خود، عضو شایستهای باشید بلکه معنایش این است که نگذارید احساسات، شما را از کاری که باید بکنید باز دارد یا به کاری که نباید بکنید، وادارد.
3- انضباط لازم برای اقدام و عمل:
صیقل دادن فکر و مهار احساسات لازمند اما کافی نیستند. تفاوت برنده و بازنده در عمل و بیعملی است. دوندهای که با تمام نیروی خود میدود، وکیلی که پروندهها را به دقت میخواند، پزشکی که پای خود را از اتاق اورژانس بیرون نمیگذارد و … مردمانی هستند که انضباطی را بر اعمال خود حاکم کردهاند و کسانیکه با انسانهای چنین منضبط، سر و کار داشته باشند، بهرهها میبرند.
— کتاب «17 اصل کار تیمی» _ 961009